پیری بموت ۵۰ سال باچهچه صدای دلنوازش اشک دلباختگانزیادیرا جاری کردومحفل انس عرفا و زاهدان وپاکبازانزبادیراگم نمود و باصدای دلنشین خودش و غزلهای عرفانی با محافل انس ومحبت جان بخشید تا اینکه پیر شد و نداشتهیچ چاره و نمیتوانست ببیندجوانی را دوباره و چشم ازاینجهان فروبست و اما عرفای زیادی دنبال تهیه نوار وکاست و سی دی های آوازش بودند تا هم صدا با ایشان هو بزنتد و او کسی نبود جز عارف والا مقام حتج نورمحمددرپور حاجدرپور اینپیردیرمقان در صدای دلنشین خود خاکسترشد و اما ازبینخاکسترش جوجه ای سر برآورد بنام مبین کهمیرود تا تامپدربزرگش راد وباره برسرزبانها جاری کند ودوباره به م همهدوستداران حاج درپور بگوید که تخم ازخرمن خارج نیست ونطفه پاک بباید که شود قابل فیض ورنه هرسنگ کلوخ لوی لوی مرجان نشوداو پاجا پای پدربزرگش گذاشته است. وباصدایدلنوازش همه رابهحیرتوا داشته است. خدا ایشاندا ازبلایا حفظ کند تا شهرجامدرپوردوباره ای بهخود ببیند.